گمبگ و قیلون
نوجوانی شهید دکتر احمد رحیمی سال آخر دبیرستان که با احمد همکلاسی بودم قرار شد دختر خانم ها را بیاورند و کلاس ها را به صورت مشترک برگزار کنند. وضع ظاهریشان خوب نبود.ما به این مسئله اعتراض کردیم.البته خیلی از بچه های کلاس هم بدشان نمی آمد!احمد خیلی جدی و محکم به معلم ریاضی که این کار را کرده بود اعتراض کرد و گفت:بچه های مردم به گناه می افتند.معلم ریاضی هم رفته بود دفتر و گفته بود:اگر رحیمی توی کلاس باشه من دیگه درس نمی دم.خلاصه قرار شد احمد این درس را غیر حضوری بخواند.اینقدر پشتکار داشت که همان سال در رشته پزشکی دانشگاه تهران با رتبه عالی پذیرفته شد.
By Ashoora.ir & Night Skin